آرزوهای شایان؛
روزی که شایان به کوههای روستای «پیچون» رفته بود و سرخوش از این سو به آن سو میرفت تا برای معلمش گل بچیند، اگر دامان ناپاک شده کوه نبود، اگر کسی بود که میگفت به جای گل روی دامان کوه آتش کاشته شده، دستان شایان گلی را تقدیم معلمش میکرد؛ اگر که مین ضد نفر باقیمانده از جنگ شکارش نمیکرد و دستانش را نمیچید.
کد خبر: ۲۵۷۶۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۶